نگاه معمار
در بسیاری از متون مرتبط با پروژههای بلند مرتبه شمال با عبارت القای احساس خانههای حیاتدار و عباراتی نظیر آن مواجه ایم
موضوعیت خانه انگاری اساساً امری است فضایی و واژه خانه در فرهنگ لغات ما ایرانیان پیوندی عمیق و دارای تعلق خاطر دارد.
حقیقت آن است که خانه (ویلا) نمیتواند در طبقه دوازدهم باشد اما میتوان در همین تراز ارتفاعی در ساختمانی بلند مرتبه تمرینی فضایی برای برپایی یک تجربه زیستی بیبدیل کرد.
اهداف برنامه طرح بیزمانی فضا و محلول بودن لایههای سه گانه عمومی خصوصی نیمه خصوصی عرصههای باز و نیمه باز فعالی را برای غیر خانههای پروژه ایجاد کرده است، حقیقت اینکه اجتماعی اینجا ساکنند بیش از ۵۰۰ نفر اهمیت جزئیات و باز تعریف مفاهیم همسایگی را شفاف میکند.
با نگاهی کوتاه به تصاویر هوایی از ترافیکهای معمول جاده چالوس (یکی از مسیرهای منتهی به مازندران) میتوان دریافت که مازندران مقصدی برای تمام مردم ایران است با هر سن و سال از هر شهر و هر طبقه اجتماعی، بر این اساس و پژوهشهای میدانی صورت گرفته ه نموداری از جامعه هدف احتمالی پروژه رسیدهایم که طیفی گسترده را شامل میگردد.
اکثریت این جامعه متنوع قاضیان خانههای موقت برای اسکانهای موقت و تفریح محور خود میباشند و در این بین قریب به ۱۰% از کاربران سکنا گزیدن در این پروژه را به عنوان خانه دائمی خود میدانند.
نتیجه این آنالیزها برنامهای چند وجهی جهت توسعه پروژه در ۲۱ تراز مثبت پروژه و هویدایی آن در نمود حجمی است.
در این پروژه تلاش میشود تا با بالاتر بردن رضایتمندی اجتماعی کاربران آنها را به احساسی با ارزشتر از داشتن ویلایی با عرصه باز اختصاصی برسانیم.